English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (7042 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
victual U تهیه اذوقه
victualage U تهیه اذوقه
purveying U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
victual U مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
supplying U تهیه
housing U تهیه جا
purvey U تهیه
purveyed U تهیه
off hand U بی تهیه
ministration U تهیه
counter preparation U ضد تهیه
provision U تهیه
preparations U تهیه
preparation U تهیه
procurement U تهیه
seating U تهیه جا
supplied U تهیه
supply U تهیه
purveying U تهیه
purveys U تهیه
pitched U تهیه دیده
provision U تهیه کردن
suppliers U تهیه کننده
data processing U تهیه اطلاعات
blend U تهیه کردن
afford U تهیه کردن
data processing U تهیه و تولیداطلاعات
supplier U تهیه کننده
base development U تهیه پایگاه
provides U تهیه کردن
parasceve U روز تهیه
on the stocks U د رشرف تهیه
provide U تهیه کردن
prepares U تهیه کردن
provide U تهیه دیدن
lighting feeder U تهیه روشنایی
provides U تهیه دیدن
weaponry U تهیه سلاح
counter preparation U تیر ضد تهیه
blends U تهیه کردن
administering U تهیه کردن
administered U تهیه کردن
prepare U تهیه کردن
procures U تهیه کردن
preparing U تهیه کردن
administer U تهیه کردن
affords U تهیه کردن
procure U تهیه کردن
procured U تهیه کردن
administers U تهیه کردن
placement U تهیه کار
processes U تهیه کردن
process U تهیه کردن
cater U تهیه کردن
placements U تهیه شغل
afforded U تهیه کردن
affording U تهیه کردن
catered U تهیه کردن
placements U تهیه کار
catering U تهیه کردن
placement U تهیه شغل
caters U تهیه کردن
fabricator U تهیه کننده
procuring U تهیه کردن
photo imagery U تهیه عکس
triplication U تهیه در سه نسخه
supplying U تهیه کردن
supply U تهیه کردن
purveyance U تهیه خواربار
the water supply of tehran U تهیه اب تهران
vacuum-packed تهیه شده
triplicity U تهیه در سه نسخه
furtherance U تهیه وسایل
preparation U تهیه مقدمات
preparation U اتش تهیه
to make provision U تهیه دیدن
preparation U تهیه و ارایش
preparations U تهیه مقدمات
preparations U اتش تهیه
to find in U تهیه کردن
preparations U تهیه و ارایش
to bargain for U تهیه دیدن
supplied U تهیه کردن
provisionment U تهیه خواربار
preparator U تهیه کننده
provided [that] <conj.> U تهیه شده
appropriated <adj.> <past-p.> U تهیه شده
provided <adj.> <past-p.> U تهیه شده
preparation time U زمان تهیه
preparation of food U تهیه خوراک
preparation fire U اتش تهیه
laid on <past-p.> U تهیه شده
the preparation day U روز تهیه
prepare mortar U تهیه ملات
preparatorily U بعنوان تهیه
preparation fire U تیر تهیه
bills U تهیه کردن صورتحساب
forge U تهیه جنس قلابی
bill U تهیه کردن صورتحساب
tasty U باسلیقه تهیه شده
tastier U باسلیقه تهیه شده
conserving U کنسرو تهیه کردن
conserves U کنسرو تهیه کردن
conserved U کنسرو تهیه کردن
conserve U کنسرو تهیه کردن
tastiest U باسلیقه تهیه شده
melinite U مخصوص تهیه چاشنی
forges U تهیه جنس قلابی
effigies U تمثال تهیه کردن
polychrome U تهیه عکسهای رنگی
budget directive U دستورالعمل تهیه بودجه
beach unit U یکان تهیه بارانداز
preparatory students U شاگردان تهیه یا مقدماتی
barrier tactics U تاکتیک تهیه موانع
artillery preparation U اتش تهیه توپخانه
program section U بخش تهیه برنامه ها
artillery preparation U تیر تهیه توپخانه
project section U بخش تهیه پروژه ها
project section U بخش تهیه طرحها
budgeteer U تهیه کننده بودجه
budgeter U تهیه کننده بودجه
polychromy U فن تهیه نقوش الوان
prearrange U قبلا تهیه کردن
precontract preparations U تهیه اسناد قرارداد
lyonnaise U باپیاز تهیه شده
it is in preparation U در دست تهیه است
information providers U تهیه کنندگان اطلاعات
hydrography U تهیه نقشه دریایی
he is an adequate provider U برای تهیه خواربار
furred U تهیه شده باخز
area projection U تهیه تصویر منطقه
area projection U تهیه نقشه از منطقه
aggregate flow diagram U نمودار تهیه مصالح
process U تهیه و تولید کردن
whomp up U بسرعت تهیه کردن
duplicators U ماشین تهیه رونوشت
duplicator U ماشین تهیه رونوشت
programmers U تهیه کننده برنامه
programmer U تهیه کننده برنامه
programmes U برنامه تهیه کردن
programme U برنامه تهیه کردن
affordable قابل تهیه و خریداری
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
topography U تهیه نقشه از عوارض
acetylene generator U دستگاه تهیه استیلن
quadruplicate U در چهارنسخه تهیه کردن
quadruplication U تهیه چیزی درچهارنسخه
rotogravure U تهیه گراور غلتکی
scripting U تهیه فایل اغازگر
prearranged U از پیش تهیه شده
processes U تهیه و تولید کردن
stenciler U تهیه کننده استنسیل
stenciller U تهیه کننده استنسیل
effigy U تمثال تهیه کردن
preparatory U مربوط به تهیه یامقدمات
gets U تهیه کردن فهمیدن
get U تهیه کردن فهمیدن
extemporised U فورا تهیه کردن
programs U برنامه تهیه کردن
extemporises U فورا تهیه کردن
extemporize U فورا تهیه کردن
extemporized U فورا تهیه کردن
extemporizes U فورا تهیه کردن
extemporizing U فورا تهیه کردن
program U برنامه تهیه کردن
harness U اشیاء تهیه کردن
hosts U تهیه تسهیلات ورزشی
getting U تهیه کردن فهمیدن
procurement U تهیه و تحویل اماد
preparations U تهیه کردن اتش
cold turkey U بدون تهیه وتدارک
preparation U تهیه کردن اتش
advancing U قبلا تهیه شده
advances U قبلا تهیه شده
host U تهیه تسهیلات ورزشی
hosted U تهیه تسهیلات ورزشی
hosting U تهیه تسهیلات ورزشی
fund U تهیه وجه کردن
funded U تهیه وجه کردن
advance U قبلا تهیه شده
enabling U تهیه کردن برای
enables U تهیه کردن برای
harnessing U اشیاء تهیه کردن
procuring U تهیه و تحویل اماد
triplicate U در سه نسخه تهیه کردن
enabled U تهیه کردن برای
harnessed U اشیاء تهیه کردن
foresee U قبلا تهیه دیدن
foresees U قبلا تهیه دیدن
procures U تهیه و تحویل اماد
procured U تهیه و تحویل اماد
enable U تهیه کردن برای
Recent search history Forum search
2procuring activity
1 tofu معنی این کلمه تو دیکشنری نیست
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com